داریوش بزرگ و حفر کانال سوئز
داریوش بزرگ و حفر کانال سوئز
سرزمین مصر در سال 525 پیش از میلاد به تصرف کمبوجیه ، پسر و جانشین کوروش کبیر در آمد. با این که مصریان چندین بار شوریدند تا استقلال خود را باز یابند و یک بار نیز برای زمان کوتاهی موفق به این کار شدند، اما دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر که به غلبه اسکندر مقدونی پیوسته شد، دوران پایان تمدن درخشان و دیرینهٔ مصر و پادشاهی بومی فراعنه بود.
از دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر، آثار و یادمانهای بسیاری برجای مانده است که بیشترین آن ها از زمان داریوش بزرگ است. این آثار، از کوشش هخامنشیان برای سازندگی و اصلاحات اداری در مصر حکایت می کنند.
داریوش بزرگ برای مصر همانند کوروش بود برای بابل. داریوش بزرگ مردمان، کارگران و بردگان مصر را رهایی بخشید و و روش برجسته ی مدیریتی او بر پایه ی فرهنگ ایرانی تا سده ها در مصر بر جای بود. سنگ نبشته ای که از کاهنان مصری بر جای مانده، سند این گفتار است.
در ترجمه ی این سنگ نبشته در کتاب «تاریخ ایران باستان» نوشته ی استاد پیرنیا، چنین آمده است:
« داریوش زاده ی نیت و متولی ساییس، شهر خدایان مصر است . کارهایی که خدا به اراده خویش آغاز کرده بود داریوش به اتمام رساند. وقتی داریوش در شکم مادرش بود، نیت ( خدایان مصر ) او را فرزند خود دانست. داریوش دست در کمان به سویش برد تا دشمنان خدای را بر اندازد. او نیرومند است و دشمنانش را در همه سرزمین ها نابود خواهد کرد. شاه مصر داریوش است که تا ابد جاوید بماند. شاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی. او فرزند خدایان است که نیرومند و جهانگیر است پس مردمان سرزمین های دور برایش هدایا می آوردند و برایش خدمت می کنند.»
یکی از مهمترین آثار بجای مانده از زمان داریوش در مصر که بدست مهندسان ایرانی به پایان رسید، آبراهی است که رود نیل را به دریای سرخ پیوند میدهد. داريوش بزرگ با توجه به اهميت راههاي دريايي به ويژه راه دريايي بين مصر و ايران در اواخر قرن ششم پيش از ميلاد دستور داد كانالي بين درياي سرخ و درياي مديترانه از راه نيل ايجاد شود تا كشتيهاي ايراني بهراحتي بتوانند از آن آبراه عبور كرده و در نتيجه راه بسيار كوتاهي بين ايران و مصر از طريق دريا ايجاد گردد.
نخستین بار یکی از فرعون های مصر، سه هزار و هشتصد سال پیش می خواست چنین طرحی را به اجرا در آورد. کار کندن این آبراه در روزگار رامسس، فرعون نامدار مصری، آغاز می شود ولی به علت جنگ ها و ناامنی ها کار پیش نمی رود. ساخت چنین آبراهی یکی از آرزوهای مردم مصر بود که رود نیل را که برایشان مقدس بود به دریاهای آزاد پیوند زنند تا بتوانند بازرگانی و رفت و آمد خود را تا به شمال و غرب گسترش دهند. داریوش بزرگ به مناسبت افتتاح این راه آبی، با نوشتن چند کتیبه به چگونگی کار خویش می پردازد. داریوش در یکی از این کتیبه ها پس از شناساندن خود به نام پادشاه ایران، می گوید: «من مصر را گشودم. من دستور دادم آبراهی از رودخانه ای که نیل نامیده می شود تا دریایی که از پارس آغاز می شود، کنده شود. بنابراین زمانی که این آبراه، همان گونه که من دستور داده بودم ساخته شد، کشتی ها از مصر به سوی پارس رفتند.»
هرودوت که خود این آبراه را به چشم دیده بود در کتاب خود درباره ی ویژگی و جغرافیای آن، این گونه نوشته است: «درازای این راه به اندازه ی چهار روز دریاپیمایی است. پهنای آن را به اندازه ای زیاد گرفته اند که دو کشتی جنگی با سه ردیف پاروزن که از برابر به هم برسند، می توانند در آن دریانوردی کنند. آب آن از نیل می رسد. این آبراه از کمی بالاتر از شهر «بوباستی» آغاز می شود و از کنار «پاتوموس» که از شهرهای عربستان است می گذرد و به دریای «اریتره» پایان می گیرد.»
البته آبراه حفر شده توسط داریوش با آبراهی که بدست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد و اکنون به کانال سوئز معروف است، اختلافهایی دارد. زیرا این دو کانال تا دریاچه تمساح با یکدیگر یکی بودند و پس از آن آبراه داریوش به سمت غرب و رود نیل می رود ولی کانال امروزی به سوی شمال می رود و به مدیترانه پایان می گیرد.